بعضى چيزا چقدر درد داره

امیر تتلو:شايد باورتون نشه اما بعضى وقتا همه خوابنااااا ، همه حتى امير ديوا كه هميشه تا آخرين نفس بيداره باهام ولى من خوابم نميبره اونم جورى كه ميشينم اينجورى يه صفحه براتون مينويسم !! با اينكه فوتبالم بودم و داغونم اما تا ميام رو تخت و چشامو ميبندم كنسرتامونو ميبينم و شماهارو  ميبينم پشت سرم روزاى بد چه دوره و ميبينم يه استيج كه پُره رقص نوره مثل همين الان كه از ساعت چهار كه همه خوابيدن تا الان كه نزديكه شيشه برنامه همين بود !! هى من ميخوندم شما جواب ميدادين و من اشک تو چشمام جمع ميشد بر ميگشتم رو به نوازنده ها چند بيتو اينجورى ميخوندم و اُكى كه ميشدم بر ميگشتم سمت شما ، فريد لطفى هم با اكيپش با آتيشو استايلاى باحال ميرقصيدن خلاصه نمى دونيد چى ميگم تا جاى من نباشين متوجه نميشين بعضى چيزا چقدر درد داره ! فكر كن تو كارت خوب باشى با اينهمه هوادار كلى زندگيتو گذاشته باشى ولى ١٤ سال از همه چى محروم باشى و نتونى كار كنى اما بازم به عشق شما ميرم جلو شايد شد !! خدارو چه ديدى  خلاصه كه خيلى نوكرتونم به قرآن و همش به شما و ديدنتون و سربلنديه هممون فكر ميكنم خدا شاهده بميرم اگه چيزيو فقط براى خودم بخوام  روووووووزتون بخير