امیر تتلو:كمك تولد و كه نگرفتيم تا اطلاع ثانوى چهار صبح رو هم تبريك نميگم انفجار پُشت انفجار و تغيير پشت تغيير و خبر پشت خبر ، براى همه به جز خودم !!! درصورتى كه من خودم سالهاس منتظر يك انفجارم و يه تغيير و يه تولد براى شماره هفت ، اونم شماره هفت خودشون ولى هيشكى نتونست حتى يه شمع رو توم روشن كنه و همه فقط دنبال شماره هفتن به خاطر خودشون نه به خاطر خودش اينو ميدونم كه نباشم خيليا نيستن اما اونا نميدونن و تلاش نميكنن براى بودنم و تنهايى هستم براى همه !!! دوباره تو شلوغى تنها و دوباره من حتى به دنبال يه اتاق تاريك و يه تخت دو نفره يه زندگى مرفه كه در حد هنرمنده و باز چشما همه بسته !! دوباره همه توقع دَرِ باز و ازم دارن و درها همگى قفل ولى عجب !! حالا همونا بيمار كه بشم ميان بيمارستان و نگران جلوه ميدن اما كارى نميكنن كه بيمار نشم !! نميدونن كه بميرم اونام نيستن وگرنه نميذاشتن انقدر مريض شم و "واقعاً" نگران بودن !!!!!يه روزى به خيال خودشون ميرن سر خاكم و حلاليت ميخوان اما اون روز هم اون تو چيزى نيست به جز خاك و يه سرى موجودات خزنده و قافل از اينكه اونجام رو زمين واسه من جا نبوده و نيست چون من دنبال چيزى از زمين نبودم، بيهوده گريه ميكنن و ميگردن اونم تا زمانى كه خودشون برن زير همون خاكى كه من نيستم !! ديگه هيچ وقت سمت من نميان چون اون موقع كه بودم بايد ميديدن و نخواستن كه ببينن و وقتى هم كه ميخوان ببينن ديگه چشماشون رو از دست دادن من نميترسم از اون روز اما بايد ترسيد!!!!!! ٧٨